نماینده رئیسجمهور آمریکا مجددا به بیروت بازگشت و با دولتمردان لبنانی به گفتوگو نشست. وی تهدید نمود اگر حاکمیت در لبنان حزبالله را خلع سلاح ننماید ممکن است رژیم صهیونیستی به لبنان حمله نماید.
قبل از این سخنان، رئیسجمهور لبنان اعلام کرده بود که قرار نیست حزبالله از طریق زور خلع سلاح شود. در کنار آن فرمانده ارتش لبنان نیز اعلام نمود که وحدت لبنان برایشان از اهمیت برخوردار است که به نوعی هم نظری با رئیسجمهور را نشان میدهد.
از آنجایی که حدود دو الی سه ماه قبل کابینه لبنان در حضور رئیسجمهور تصویب نمود حزبالله باید خلع سلاح شود، این تغییر موضع برخی مقامات ارشد لبنانی قابل توجه و مهم است. البته بعد از تهدید اخیر نماینده ترامپ نخست وزیر لبنان اعلام نمود حزبالله باید خلع سلاح گردد و هویت خود را به یک حزب سیاسی تغییر دهد.
در اینجا این سؤال پیش میآید که آیا تفاوت دیدگاهی بین نخست وزیر با مقامات ارشد مورد اشاره وجود دارد؟ اطلاع دقیقی در این رابطه وجود ندارد؛ اما امکان آن هست. از یکسو نخست وزیر لبنان سابقه مخالفت با حزبالله همراه با دیگر احزاب مخالف در پروندهاش وجود دارد ولی برعکس رئیسجمهور در مقام فرماندهی ارتش همیشه با حزبالله در تعامل بوده و امروز فرمانده جانشین هم که در ارتش در کنار رئیسجمهور بوده میتواند همین روحیه و تعامل را داشته باشد.
احتمالا رئیسجمهور و همفکران نظامیاش تصور میکنند خلع سلاح زوری حزبالله و عمل غیر ممکن است و ارتش نسبتا کوچک لبنان از عهده آن بر نمیآید و نتیجهای جز بحران داخلی و جنگ داخلی نخواهد داشت که برای لبنان کشنده و ویرانگر خواهد بود. علاوه بر آن اسرائیل مناطق جنوبی لبنان در کنار مرز را به اشغال خود در آورده و عاقلانه نیست که با خلع سلاح کشور را بی دفاع رها کرد.
در کنار موارد فوق نکته دیگری نیز قابل طرح است. در دو ماه گذشته آقای لاریجانی دو بار به لبنان سفر کرده است. بار اول گروههای مخالف حزبالله و نیز دولت نسبت به سفر حساسیت زیادی نشان دادند و حرفشان این بود که ایران نباید در امور داخلی لبنان دخالت کند. قبل از سفر دوم دبیر شورای عالی امنیت ملی سفری به عربستان داشت و با مقامات سعودی در رابطه با لبنان هم تبادل نظر نمود. در سفر دوم به لبنان به نظر میرسید که مقامات لبنانی آرامتر بودند و این سفر بهتر از سفر قبلی مورد پذیرش قرار گرفت. امکان اینکه گفتوگوهای طرفهای ایرانی و سعودی منجر به نوعی عقبنشینی بعضی مقامات لبنانی شده باشد تا داخل لبنان به تنش کشیده نشود وجود دارد.
البته همانطوریکه مقام آمریکایی اظهار داشته امکان حمله اسرائیل به لبنان به بهانه عدم خلع سلاح حزبالله وجود دارد که حتی میتواند بر میزان تنش بین ایران و اسرائیل بیفزاید ولی این مسأله فعلا لاینحل مانده و زور مشکلی را حل نمیکند.
نکته قابل توجه اینکه بعضی نظرسنجیها نشان میدهد که بیش از ۵۰ درصد مردم لبنان هم با خلع سلاح موافق نیستند. یک نظرسنجی داخلی نشان میدهد که ۹۰ درصد شیعیان، ۵۸ درصد کل جمعیت لبنان مخالف خلع سلاح هستند و ۷۰ درصد هم باور دارند که ارتش توان خلع سلاح حزبالله را ندارد.
در عراق هم به نحوی همین سناریو توسط آمریکا اجرا میشود. دونالد ترامپ یک فعال اقتصادی ماری جوانا را به عنوان نماینده خود در عراق تعیین نمود. در زمان معرفی وی اعلام نمود مارک توانسته است در کارزار انتخابات ریاست جمهوری رأی زیادی به نفع ترامپ جذب کند. همچنین در سوشال تروت نیز نوشت فهم عمیق مارک از روابط آمریکا و عراق و ارتباطاتش در منطقه به منافع آمریکا کمک میکند. البته معلوم نیست که یک تاجر ماری جوانا چگونه به درکی عمیق از روابط آمریکا و عراق رسیده است.
از طرف دیگر مارکو روبیو وزیر خارجه آمریکا طی تماسی تلفنی با نخست وزیر عراق بر خلع سلاح گروههای عراقی نزدیک به ایران تأکید نمود. وی متذکر شد که این گروهها عراق را تضعیف و منابع کشور عراق را برای منافع ایران هزینه میکنند. البته مشخص نیست دولت آمریکا که درآمدهای حاصل از نفت عراق را که در بانکهای آمریکایی تحت نظارت خود گرفتهاند به منابع عراق صدمه میزنند یا دولت ایران که از زمان سقوط صدام چندین میلیارد دلار برای توسعه و امنیت عراق هزینه کرده است.
وضعیت گروههای عراقی همچون لبنان است. تا کنون علائم جدی برای خلع سلاح وجود ندارد. حتی یکی از فرماندهان این گروهها اعلام نمود آنهایی که در داخل عراق دم از خلع سلاح میزنند خائن هستند و چنین افرادی باید نگران سلاحهای نیروهای آمریکایی باشند که عراق را در اختیار دارند.
به نظر نمیرسد که نخست وزیر السودانی بخواهد وارد یک کارزار با گروههای مسلح که به نوعی وابسته به حشد الشعبی هستند، شود. نیرویی که در دفاع در مقابل گروههای تروریستی شکل گرفت و از نظر قانونی زیر نظر دولت است. در بحران سوریه که منجر به سقوط اسد شد نیز با دولت هماهنگی لازم را انجام دادند. ضمن اینکه در سه هفته آینده عراق شاهد انتخابات پارلمانی خواهد بود و بعضی از گروهها و احزاب شیعی قرار است از السودانی حمایت کنند. شاید اصرار طرف آمریکایی مبنی بر خلع سلاح بخشی از حشد در این مقطع به خاطر انتخابات هم باشد. آنها فکر میکنند ائتلاف السودانی با گروههای شیعی و از جمله گروههای نزدیک به ایران منجر به کاهش رأی مخالفین و حتی گروههای طرفدار آمریکا شود و نمایندگان کمتری را به پارلمان بفرستند. در این صورت طبیعی است که السودانی در پایان انتخابات مدیون آنها شود و در خلع سلاح آنها کوتاهی کند.
با توجه به موارد فوق الذکر اگر بخواهیم یک ارزیابی از بحث داشته باشیم به نظر میرسد خلع سلاح محور مقاومت کار آسانی نیست. نه تنها در لبنان و عراق بلکه حتی در غزه نیز مشخص نیست که چه اندازه با طرح صلح ترامپ و ده هزار نیروی مسلح حماس این کار عملی باشد که به یکی از نگرانیهای اصلی دولتهای آمریکا، اسرائیل، کشورهای اروپایی و بعضی کشورهای عربی در این طرح صلح تبدیل شده است.
آنچه مشخص است، آمریکا تلاش میکند پروژه خلع سلاح در خاورمیانه را به عنوان تضعیف محور ایرانی در مقابل طرح صلح خاورمیانهای ابراهیم به پیش ببرد.