داده‌کاوی از یک هشتگ جنجالی: رائفی‌پور جرقه زد، پایداری ریتوئیت کرد

هشتگ #محاکمه_ظریف_روحانی در بازهٔ ۲۶ مهر تا ۹ آبان ۱۴۰۴ در فضای مجازی ایران به‌ویژه توییتر و ویراستی فعالیت گسترده‌ای داشت و برای چند روز در صدر ترندهای روز قرار گرفت. با این حال، تحلیل داده‌محور این پویش نشان می‌دهد که این جنبش مردمی نبوده، بلکه یک پروژهٔ رسانه‌ای سازمان‌یافته در حلقهٔ بسته‌ای از فعالان سیاسی-رسانه‌ای نزدیک به علی‌اکبر رائفی‌پور و جبههٔ پایداری بوده است.

پایگاه خبری جماران، محمد تقی زاده: هشتگ #محاکمه_ظریف_روحانی در بازهٔ ۲۶ مهر تا ۹ آبان ۱۴۰۴ در فضای مجازی ایران به‌ویژه توییتر و ویراستی فعالیت گسترده‌ای داشت و برای چند روز در صدر ترندهای روز قرار گرفت. با این حال، تحلیل داده‌محور این پویش نشان می‌دهد که این جنبش مردمی نبوده، بلکه یک پروژهٔ رسانه‌ای سازمان‌یافته در حلقهٔ بسته‌ای از فعالان سیاسی-رسانه‌ای نزدیک به علی‌اکبر رائفی‌پور و جبههٔ پایداری بوده است. شواهد کمّی (توزیع محتوا، الگوی تعامل، عدم حضور عمومی در فضای واقعی) و کیفی (روایت‌بندی یک‌سویه، فقدان واکنش نهادی) همگی به این نتیجه‌گیری اشاره دارند.

استدلال‌های اصلی طرفداران پویش:
برای دستیابی به تحلیل متعادل‌تر، درک استدلال‌ها و دیدگاه‌های طرفداران پویش #محاکمه_روحانی_ظریف ضروری است. بر اساس محتوای منتشر شده از سوی فعالان این کمپین، می‌توان استدلال‌های اصلی آنان را در چند محور زیر خلاصه کرد:

1. اتهام «خیانت عظیم» و ضربه به منافع ملی:

طرفداران این پویش استدلال می‌کنند که دیپلماسی دولت‌های یازدهم و دوازدهم، به ویژه در پرونده برجام، منجر به «تاراج ذخایر ارزی و طلای کشور» شد. آنها «مکانیسم ماشه» را نمونه‌ای از شکست دیپلماسی و «امضای سند اجازه بازرسی بی‌قید و شرط» می‌دانند که حاکمیت و امنیت ملی را به خطر انداخت.

2. اتهام ضعف در روابط با متحدان و خوش‌بینی به غرب:

این جریان معتقد است که دیپلماسی روحانی-ظریف عمدتاً معطوف به غرب بود و به بهای «تضعیف روابط با متحدان سنتی مانند روسیه و چین» تمام شد. آنها به اظهارات اخیر محمدباقر قالیباف اشاره می‌کنند که گفت: «سخنان غیرکارشناسی برخی درباره روسیه، به همکاری‌های راهبردی لطمه زده است.»

3. فساد اقتصادی و انحلال بانک آینده به عنوان نماد:

آنها انحلال بانک آینده را یک «پیروزی نمادین» می‌دانند که ثابت می‌کند با «پافشاری مردمی» می‌توان به مقابله با فسادهای کلان پرداخت. این اتفاق را به عنوان الگویی برای پیگیری «محاکمه روحانی و ظریف» به دلیل «خسارات مالی هزاران میلیاردی» ناشی از برجام و سیاست‌های اقتصادی می‌دانند.

4. ضرورت پاسخگویی قضایی:

طرفداران پویش تأکید دارند که این یک «مطالبه قضایی» است، نه صرفاً یک جنجال سیاسی. آنها خواستار تشکیل دادگاه و محاکمه این دو به اتهام «اخلال در نظام اقتصادی» و «تقویت دشمن» هستند.

5. مردمی بودن پویش علیرغم سازماندهی اولیه:

اگرچه شروع پویش توسط افرادی مانند رائفی‌پور بوده، اما طرفداران استدلال می‌کنند که این هشتگ توانسته «بازتاب خشم عمومی» از عملکرد دولت‌های گذشته باشد.آنها به حضور برخی چهره‌های غیرسیاسی و کاربران عادی در این پویش اشاره می‌کنند.

نمونه‌هایی از نوشته های طرفداران:

– علی‌اکبر رائفی‌پور در توئیت معروف خود:

اجازه ندهید با حاشیه‌سازی، خیانت‌های روحانی و ظریف به حاشیه برود… #محاکمه_ظریف_روحانی

– یک کاربر فعال در توئیتر:

مردم به خوبی می‌دانند که برجام چه بلایی بر سر اقتصاد کشور آورد. این هشتگ، صدای مردم است.

– یک کاربر دیگر:

وقتی بانک آینده با مطالبه مردمی منحل شد، چرا روحانی و ظریف به خاطر خیانت‌های بزرگتر محاکمه نشوند؟

از نگاه حامیان این پویش، محاکمه_روحانی_ظریف حرکتی «آگاه‌سازی‌گر» و «ضدفساد» است که هدف آن:

افشای خطاهای راهبردی در سیاست خارجی و اقتصادی. تحقق مطالبه قضایی در برابر مسئولان.جلوگیری از تکرار اشتباهات در آینده.

آنها معتقدند که این پویش، اگرچه از سوی یک جریان خاص آغاز شد، اما توانسته مسأله‌ای ملی را برجسته کند و «خواست عمومی» را برای پاسخگویی نخبگان سیاسی نشان دهد.

عوامل موفقیت و شکست هشتگ
رائفی‌پور در این پویش، محرک اولیه و هاب اطلاعاتی بوده؛ یعنی نه تنها هشتگ را راه‌اندازی کرد، بلکه چارچوب روایی («تاراج ذخایر»، «ماشه برجام»، «خیانت در روابط خارجی») را تعیین کرد. سبک روایت او ترکیب افشاگری + افراط‌گرایی معنوی + طنز سیاه سیاسی، برای مخاطب هدف (ناخشنود از دولت دهم و یازدهم) جذاب بود. اما عدم توانایی در تبدیل این هاب به یک شبکه گسترده، نشان می‌دهد که توانایی رسانه‌ای بالای او به‌تنهایی نمی‌تواند جایگزین «پایه اجتماعی» شود.

«انحلال بانک آینده»: تلاش برای ایجاد ارتباط علّی مصنوعی: این رویداد (۳ آبان ۱۴۰۴) به‌طور هوشمندانه در روایت پویش بازتعریف شد: از یک تصمیم مستقل بانک مرکزی به یک «پیروزی مردمی با هشتگ» تبدیل شد. این تکنیک روایی که در اصطلاح رسانه‌ای به آن retrofitting narrative می‌گویند برای ایجاد حس «کارآمدی اعتراض دیجیتال» استفاده می‌شود، اما آمار نشان می‌دهد: حتی در آن لحظه، تعامل افزایش چندانی نیافت. یعنی مخاطب عمومی این ارتباط را نپذیرفت.

 

عوامل شکست در بسیج عمومی

عامل

توضیح

زمان‌بندی نامناسب

پس از اتمام دوران ریاست‌جمهوری روحانی (۶ سال پس از پایان دوره)، مخاطب «خسته از سیاست» بود. «محاکمه» در این زمان، حس پیگیری قدیمی را القاء می‌کرد.

عدم نوآوری روایی

اتهامات تکراری («خیانت»، «فروش کشور») بدون سند جدید یا شاهد ملموس، در دوران امروزِ رسانه‌ای، کافی نیست.

عدم پذیرش از سوی رقیب

حتی در میان اصولگرایان، نهادهایی مانند شورای نگهبان یا قوه قضائیه به این پویش رسمیت ندادند؛ یعنی حتی در داخل گفتمان اصولگرا هم اعتبار نداشت.

تظاهرات ناموفق

حضور ۲۵ نفری در میدان ولیعصر، نمادی از فقدان «بدنه واقعی» این پویش بود  یعنی حتی نتوانست به فضای آفلاین پرید.

تحلیل رفتار شبکه‌ای اکانت‌ها در پویش #محاکمه_روحانی_ظریف

هدف از این بررسی، شناسایی ساختار شبکه، الگوی تعاملات، و نقش کنشگران کلیدی (Nodes & Hubs) در گسترش این هشتگ است.

داده‌های تحلیلی بر اساس نمونه‌ای از حدود ۱۲۰۰ توییت و ریتوئیت در بازه زمانی ۲۶ مهر تا ۹ آبان ۱۴۰۴ تنظیم شده‌اند (با تمرکز بر پست‌های دارای بیش از ۵۰ تعامل)

 ۲خوشه‌های اصلی شبکه

تحلیل شبکه‌ای (Network Clustering) نشان می‌دهد که ساختار انتشار هشتگ در توییتر فارسی به سه خوشه اصلی تقسیم می‌شود:

خوشه‌های اصلی شبکه

هیچ‌یک از این خوشه‌ها ارتباط قابل‌توجهی با اکانت‌های غیرسیاسی یا کاربران عمومی نداشتند؛ تعامل میان خوشه‌ها بالا بود، اما با بیرون شبکه بسیار پایین.

نتیجه گیری نهایی

این هشتگ بیش از آنکه یک مطالبه قضایی واقعی باشد، ابزاری در رقابت درونی جناح اصولگرا برای حذف رقبا و تسلط بر گفتمان سیاسی بوده است. در نهایت، این قوه قضائیه است که تصمیم می‌گیرد آیا ادلّه و مستندات کافی برای تشکیل پرونده علیه روحانی و ظریف وجود دارد یا خیر؟! تا زمانی که این نهاد وارد عمل نشود، این پویش بیشتر یک پدیده رسانه‌-سیاسی باقی خواهد ماند تا یک پرونده قضایی. به نظر می‌رسد این پویش در صورت عدم حمایت نهادهای کلیدی، به تدریج به حاشیه رانده خواهد شد، مگر اینکه یک افشایی بزرگ یا تحول سیاسی جدید، آن را دوباره زنده کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جستجو