اسلام، دین وسط است (بقره، آیه ۱۴۳). آموزه هاى دینی ما سرشار از تأکید بر اعتدال، جامع نگرى، همه سو اندیشى و لزوم به دور بودن از افراط ، تفریط ویکسویه نگرى است. یکی از خاصیتهای بزرگ دین مقدس اسلام اعتدال و میانهروی است.
از این رو خود قرآن کریم، امت اسلام را به نام امت وسط نامیده است و این تعبیر، تعبیر بسیار عجیب و فوقالعادهای است. امت و قوم و جمعیتی که واقعاً و حقیقتا دستپرورده قرآن کریم باشند، از افراط و تفریط، از کندروی و تندروی ها برکنارند. اعتدال به پیمودن و گزینش راه میانه و عدم تمایل به افراط و تفریط اشاره دارد.
اعتدال، منش و رفتاری ست که تنها در اعمال انسان های خردمند ظهور پیدا میکند. اعتدال یک فعل است تا یک اسم که در طی طریق عدل اجرا می شود. این رویکرد پسندیده خود را در سیاست، حکومت، عبادت، اقتصاد، قضاوت، اجتماع، عقیده و همه ابعادی که در خلقت انسان به ودیعه گذاشته شده نمایان میسازد. اعتدال نه افراط و نه تفریط است بلکه اعتدال حدی ست که بر حقیقت میزان است. از شئونات عقل و عقلانیت، اعتدال است و از شئونات جهل، عدم اعتدال و توازن است. اعتدال همان جاده انسانیت است که منتهی به عدل می شود. حضرت علی (ع) بعنوان الگویی تمام عیار برای بشریت مظهر بروز اعتدال در همه جنبه های زندگی است.
او نماد انسانیتی بود که عدالت خود را در جاده اعتدال به تحقق رساند. امیر خوبی ها تراز اعتدالی ست که بایست گفتار و اعمال بشریت بر آن میزان باشد. او شهید راه اعتدالی ست که افراط گرایان زمانه را روسیاه کرد. آن حضرت اعتدال را نه تنها در گفتار بلکه در عمل تفسیر می کرد و بر این اعتقاد بودند که کسی که با اعتدال مصاحبت و همراهی بکند دایما بی نیاز و غنی است تا فقر و تنگدستی بر او غالب نشود. امیر مؤمنان حضرت علی (ع) طریق و منش پیامران و اولیاء الهی را میانه روی می دانستند و ایشان یکی از شرط های لازم برای ایمان کامل میانه روی در تمامی امور زندگی برمی شمردند.
در این راستا حضرت علی (ع) میفرمایند: جاهل را نمیبینی مگر اینکه افراط یا تفریط می کند. پس افراط و تفریط از جهل انسان سرچشمه میگیرد و کسانی که دچار آن میشوند جاهل هستند. از این رو خرد و عقلانیت یکی از مولفههای اعتدالگرایی برای رسیدن به حقیقت است. رویه اعتدال، فکر و اندیشه و عملی است که غالب دانشمندان، حکما و علما آن را برگزیدهاند. سیره انبیا از بدو خلقت تا خاتم آنان بر مبنای اعتدال و میانهروی بوده است. آنان حتی با دشمنان خود در مسیر اعتدال حرکت میکردند و دچار افراط و تفریط نمیشدند.
در این راستا امام علی (ع) درباره ابن ملجمی که از اعتدال خارج شده به اطرافیان خود چنین میفرمایند: ای خونخواهان من چون به روز دیگر بدرود جهان گویم، تنها قاتل مرا قصاص کنید و جهت یک تن، یک تن را کیفر دهید. نکند که پس از مرگ من دست جور بر آورید و بهنام اینکه امیرالمومنین کشته شده، بیگناهان را بیازارید و خون مرا وسیله اغراض شخصی خود قرار دهید. همچنان که با یک ضربت از پای درآمدم، قاتلم را نیز با یک ضربت خلاص کنید. مبادا در اعدام او به مجازاتهای وحشیانه و پست جاهلیت اقدام نمایید، مثلا او را بسوزانید یا مثلهاش کنید. زیرا پیامبر (ص) حتی درباره پستترین حیوانات هم این عمل را تجویز نفرموده است.
از گقتار و کردار امیر مومنان اعتدال موج می زند تا در سایر امور شخصی مانند خوردن، راهرفتن و سخن گفتن نیز راه اعتدال را برگزیده و زیاده روی در آنها را مذمت کرده باشد. بنابراین، اعتدال جاده مشترک انسان هاست تا بدور از افراط و تفریط بر سراط مستقیم گام نهند.
زیان افراط و تفریط در حوزه فردی بیشتر متوجه شخص میشود. اما افراط و تفریط در حوزه اجتماعی و سیاسی که با حیات یک ملت سروکار دارد، اهمیت بیشتری مییابد.افرادی که مسئولیتهای سیاسی اجتماعی دارند باید از هر گونه افراط و تفریط دوری کنند، زیرا این عرصه و میدان شخصی افراد نیست که ضرر آن تنها متوجه خودشان باشد، بلکه هر اقدام افراطی یا تفریطی میتواند عواقب ناگواری در گستره بیشتری به بار آورد.
از این رو وسعت دایره افراط و تفریط به جایگاه اجتماعی افراد مرتبط است، درنتیجه متولیان امور عامه جایگاه ویژهای در تصمیمگیریها و عملکرد خود دارند و باید مراقب باشند تصمیمها و عملکرد آنان، خارج از دایره اعتدال نباشد تا زیان آن دامن جامعه را نگیرد. حرکت سنجیده، معقول و معتدل آنان میتواند زمینه گسترش و توسعه اعتدال و میانهروی باشد و از رفتارهای افراطی و تفریطی در حوزههای مختلف جلوگیری نماید. باشد که منش اعتدالی مولای مان الگوی لحظه های مان باشد تا همیشه در مسیر درست خود گام برداریم.