برخی کشورهای منطقه از جمله عراق و پاکستان در حال تلاش برای میانجیگری بین تهران و ریاض هستند. اما ما نباید خیلی امیدوارم باشیم. دو کشور چشم اندازهای ناسازگاری در مورد آینده خاورمیانه دارند. البته تهران و ریاض تمایلی به جنگ تمام عیار ندارند، زیرا هیچ کدام توانایی پیروزی را نخواهند داشت. البته آنها میتوانند در مورد برخی مسائل به توافق برسند.

وزیر امور خارجه روسیه گفت: عربستان سعودی درخواستی به ما برای میانجیگری برای حل مساله حمله به مراکز نفتی خود نداده است.
به گزارش
اعتدال، سرگئی لاوروف در گفتوگو با خبرنگاران در پاسخ به این پرسش که آیا عربستان درخواست میانجیگری در مساله حمله به مراکز نفتی آرامکو کرده است، اظهار داشت: خیر؛ برای میانجی گری هیچکس درخواست نداد.
وزیر خارجه روسیه در ادامه گفت: ما موضع خود را در محکومیت این حملات به زیرساختهای نفتی عربستان سعودی اعلام و بر لزوم تحقیقات بیطرفانه و دقیق درخصوص این حادثه تاکید کردیم و عربستان از رویکرد ما استقبال کرد.
اظهارات وزیرخارجه روسیه در حالی بیان شد که چند تن از کارشناسان روابط بین الملل گزینه های مختلفی را برای ایفای نقش میانجی گری بین ایران و عربستان عنوان کردند، برخی کلید مذاکرات بین تهران و ریاض را در دستان پوتین می دانستند و اذعان داشتند ولادمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه که اواسط ماه اکتبر از عربستان بازدید می کند، میتواند نقش موثری در این زمینه ایفا کند. برخی نیز شانس عراق و حتی پاکستان را برای به عهده گرفتن این مسئولیت بیشتر از سایرین دانستند.
فرید مرجایی یکی از این کارشناسان است که اندیشکده کارنگی درباره امنیت خاورمیانه با وی گفت گو کرده است. مرجایی معتقد است: محاصره اقتصادی و تحریمهای فلج کننده آمریکا مشکلات فراوانی برای ایران ایجاد کرده اند. همیشه این نگرانی وجود دارد که بحران اقتصادی به ناآرامیهای مردمی گسترده منجر شود. به همین خاطر رهبران ایران از کاهش تنش در جبهههای مختلف استقبال خواهند کرد.
محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان یکی از معدود شاهزادههای سعودی است که در خارج از کشور تحصیل نکرده است. شاید به همین خاطر او از دریچه سیاست اقتدارگرای داخلی به مسائل بین المللی مینگرد. حاکمان اقتدارگرا هرگز به خاطر سیاستهای خود با مقاومت داخلی روبرو نمیشوند. به همین خاطر خیلی تمایلی به مذاکره نشان نمیدهند. اما ابتکارهای استراتژیک ریاض به پیروزی منجر نشده اند. سیاستهای عربستان در یمن، سوریه و قطر به شکست منجر شدند. مسائل دیگر از جمله قتل جمال خاشقچی و قیمت پایین نفت نیز شاید دیدگاههای رهبران سعودی را تغییر داده باشند.
به احتمال زیاد تهران و ریاض در ماههای آینده فرایند گفت و گویی را شروع خواهند کرد که میتواند به کاهش تنش در خلیج فارس و همچنین پایان جنگ داخلی یمن منجر شود. با وجود این، بعید به نظر میرسد که دو کشور آمادگی لازم برای حل و فصل همه اختلافات خود را داشته باشند. البته هرگونه ابتکار دیپلماتیک عربستان باید در چارچوب معماری امنیتی آمریکا برای منطقه پیاده سازی شود. اما در شرایط کنونی بعید به نظر میرسد که تهران تمایلی برای تغییر رویکرد بلند مدت خود در قبال آمریکا و اسرائیل داشته باشد.
فاتیحا دازی هنی، کارشناس دیگر اندیشکده کارنگی می گوید: در ماههای اخیر شاهد تشدید تنش بین ایران و عربستان بوده ایم. محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان به خاطر سیاستهای منطقهای خود مورد انتقاد قرار گرفته است. ائتلاف نظامی عربستان در یمن به شکست منجر شد. علاوه براین، اتحاد عربستان و امارات علیه جمهوری اسلامی باعث تشدید تنش در منطقه و دور شدن قطر از کشورهای عربی شد.
ماه گذشته شاهد حملات گستردهای علیه تاسیسات و میادین نفتی عربستان بودیم. کشورهای غربی و عربستان معتقدند که ایران پشت این عملیات بوده است. اما در نهایت رئیس جمهور آمریکا تمایلی برای اقدام نظامی علیه تهران نشان نداد. این موضوع میتواند به یک رویکرد امنیتی جدید در خلیج فارس منجر شود. تهران و ریاض باید به دنبال راهکارهایی باشند که به کاهش تنش در منطقه کمک کند. هیچ کس در شرایط کنونی تمایلی به درگیری نظامی نشان نمیدهد. قرار است ولادمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در اواسط ماه اکتبر از عربستان بازدید کند. مسکو میتواند نقش موثری در این زمینه ایفا کند.
توماس لیپمان نیز می گوید: به نظر میرسد که وقایع اخیر باعث تغییر دیدگاههای تحلیلگران در مورد تنش در خلیج فارس شده اند. حملات ماه گذشته علیه تاسیسات نفتی سعودی و عدم تمایل دونالد ترامپ به اقدام نظامی علیه تهران باعث تشدید نگرانیهای رهبران سعودی شد. خروج تدریجی نیروهای امارات از جنگ یمن نیز چالش دیگری برای ریاض ایجاد کرده است. ایرانیها نیز زیر بار تحریمهای شدید واشنگتن قرار گرفته اند و اقتصاد آنها در آستانه فروپاشی قرار دارد.
برخی کشورهای منطقه از جمله عراق و پاکستان در حال تلاش برای میانجیگری بین تهران و ریاض هستند. اما ما نباید خیلی امیدوارم باشیم. دو کشور چشم اندازهای ناسازگاری در مورد آینده خاورمیانه دارند. البته تهران و ریاض تمایلی به جنگ تمام عیار ندارند، زیرا هیچ کدام توانایی پیروزی را نخواهند داشت. البته آنها میتوانند در مورد برخی مسائل از جمله جنگ یمن، حمایت ایران از گروههای شبه نظامی و برنامه هستهای ایران به توافق برسند. علاوه براین، هیچ کدام از دو طرف به مشروعیت رژیم دیگر اعتقاد ندارد که خود احتمال موفقیت مذاکره مستقیم را کاهش میدهد.
فیرص ماکساد نیز درباره معادلات جدید در خاورمیانه می گوید: برخی منابع گزارش کرده اند که تهران و ریاض به طور غیر مستقیم در حال مبادله پیام هستند. این موضوع نباید برای ما غافل گیر کننده باشد. کمپین فشار حداکثری ترامپ علیه تهران و حملات اخیر علیه تاسیسات نفتی در خلیج فارس به بحران کنونی منجر شدند. مقامات آمریکایی به تهران هشدار داده بودند که هر گونه حمله مستقیم علیه منافع یا سربازان آمریکایی با اقدام نظامی پاسخ داده خواهد شد. به همین خاطر جمهوری اسلامی تصمیم گرفت متحدان عربی واشنگتن را در راستای تشدید تنش در خلیج فارس هدف قرار دهد. عدم واکنش دولت ترامپ به حملات ماه گذشته باعث کاهش اعتماد کشورهای عربی و اسرائیل به واشنگتن شده است. متاسفانه رئیس جمهور آمریکا از یک سیاست خارجی منسجم پیروی نمیکند. ترامپ از شروع یک جنگ جدید در خاورمیانه هراس دارد، اما تمایلی نیز برای عقب نشینی از کمپین فشار حداکثری نشان نداده است. به همین خاطر متحدان عربی آمریکا احساس میکنند که باید رویکرد جدیدی را برای تامین منافع خود اتخاذ کنند.
مارک لینچ درباره امنیت منطقه و کاهش تنش در خلیج فارس معتقد است: گزارشهای اخیر در مورد تلاشهای عربستان و ایران برای کاهش تنش در منطقه امیدوار کننده هستند. البته هنوز تردیدهای زیادی در مورد نتایج این مذاکرات وجود دارد. دو طرف دلایل خوبی برای روی آوردن به دیپلماسی دارند. ایران برای مدتی طولانی به دنبال تعامل با رقیب منطقهای خود بوده است. حملات ماه گذشته نیز باعث تشدید نگرانیهای رهبران سعودی در مورد جنگ تمام عیار در منطقه شدند. اگرچه کمپین فشار حداکثری آمریکا از لحاظ اقتصادی ضربه بزرگی به ایران وارد کرد، اما آشکار است که واشنگتن پیشرفتی در دست یابی به اهداف استراتژیک خود نداشته است. علاوه براین، سعودیها نگران عواقب احتمالی شکست ترامپ در انتخابات سال آینده هستند. در سالهای گذشته جنگ یمن و قتل جمال خاشقچی باعث بدتر شدن تصویر عمومی رژیم سعودی در فضای داخلی آمریکا شده بود.
اگرچه شرایط کافی برای گفتگو بین این دو رقیب منطقهای فراهم شده است، اما بعید به نظر میرسد که تهران و ریاض بتوانند تمام اختلافات خود را حل و فصل کنند. در طول یک دهه گذشته شاهد گسترش فرقه گرایی، جنگهای نیابتی و حملات تروریستی در خاورمیانه بوده ایم. بدون شک مقابله با رفتارهای منطقهای ایران یکی از اهداف اصلی محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی بوده است. خروج آمریکا از توافق هستهای نیز فرصتی در اختیار جریانهای تندرو در ایران قرار داد تا سطح حمایت داخلی خود را افزایش دهند. البته دو طرف دلایل خوبی برای پرهیز از درگیری نظامی دارند و باید به دنبال راه حلی برای کاهش تنش در خلیج فارس باشند.
انتظار واشنگتن از عمران خان در روابط تهران و ریاض
الجزیره نوشت: یکی از نمایندگان برجسته مجلس ایران تاکید می کند در صورتی که ریاض گزینه مذاکره را بعنوان یک استراتژی در پیش گیرد، حل اختلافات بین ایران و عربستان ممکن می شود.
این در حالی است که منابع دیگری هشدار می دهند که واشنگتن معتقد است منافعش با ادامه اختلافات بین ایران و عربستان و در نتیجه، استمرار خرید سلاح از سوی ریاض، تامین می شود.
در این میان، نوذر شفیعی، از نمایندگان سابق مجلس ایران بر این عقیده است که عمران خان در سفر خود به تهران، حامل پیام صلح و مذاکره است؛ اما باید گفت که تمام اقدامات گذشته ای که نخست وزیر پاکستان در این رابطه انجام داد، نتوانست کوچکترین تغییری در اختلافات بین ریاض و تهران ایجاد کند.
شفیعی در گفتگو با الجزیره، مأموریت خان را دشوار توصیف می کند و علت آن را عمق اختلافات در روابط بین تهران و ریاض می داند. ضمن اینکه تاکید می کند سران دو کشور از ماهها پیش شروع به تبادل پیامهایی کرده اند و قطار میانجی گریها هنوز متوقف نشده است.
شفیعی دلیل شکست میانجی گریهای گذشته را نبود اراده سیاسی لازم دانسته و تصریح می کند که روابط خوب اسلام آباد با ایران، عربستان و آمریکا، برگ برنده مهمی در دست عمران خان است تا با استفاده از آن بتواند نقش سازنده ای را بین دو طرف ایفا کند.
وی می افزاید: پاکستان بیش از هر دولت دیگری می تواند نقش مثبت را برای مهار رفتار ازار دهنده آمریکایی ها در رابطه با عربستان و ایران، ایفا کند.
این عضو سابق کمیسیون سیاست خارجی و امنیت ملی در مجلس ایران خاطر نشان کرد که عربستان درگیر مسائل متعددی است؛ بویژه در مورد باتلاق یمن؛ که در شرایط فعلی، سعودیها برای خروج از بحران، اماده صلح با حوثی ها هستند.
از سوی دیگر، فرزاد رمضانی، پژوهشگر مسائل سیاسی معتقد است که عزم جدی عمران خان برای ایجاد توازنی در روابط اسلام آباد با ایران و عربستان، شانس های موفقیت این اقدام را افزایش می دهد.
وی در گفتگو با الجزیره امکان موفقیت این اقدام را نسبی و وابسته به اراده دو طرف سعودی و ایرانی می داند و تاکید می کند که زمینه برای مذاکره بین تهران و ریاض و کاستن از تنش ها در منطقه، فراهم است.
این پژوهشگر ایرانی معتقد است که اسلام آباد از این جهت وارد خط میانجی گری بین ایران و عربستان شده است که هر گونه برخورد بین عربستان و ایران، می تواند تاثیرات منفی بر استقرار طایفه ای داخل پاکستان داشته باشد.
شروط ایران
در رابطه با شروط ایران برای مذاکره با عربستان، رمضانی تصریح کرد براساس اعلام وزارت خارجه ایران، تهران اماده گفتگوی با واسطه یا بی واسطه با تمام همسایگانش، از جمله عربستان سعودی است.

پوتین در آب های خلیج فارس برای میانجی گری؟
ساموئل رمانی در لوبلاگ نوشت: روزنامه الشرق الاوسط عربستان در تاریخ 3 اکتبر مصاحبه طولانی را با آقای سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه منتشر کرد. او در این مصاحبه بر حمایت کشورش از بازگشت سوریه به اتحادیه عرب تاکید کرد. آقای لاوروف معتقد است که ریاض می تواند نقش مهمی در آینده سوریه ایفا کند. قرار است ولادمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه هفته بعد از عربستان بازدید کند. به همین خاطر مصاحبه وزیر خارجه روسیه گمانه زنی هایی را در مورد مذاکرات احتمالی پوتین با سران سعودی در مورد عضویت سوریه در اتحادیه عرب به دنبال داشته است.
البته عربستان از برقراری روابط دیپلماتیک با بشار اسد، رئیس جمهور سوریه امتناع کرده است. اما مقامات سعودی از اوایل سال 2018 با لحن مثبت تری در مورد سوریه صحبت کرده اند. این موضوع باعث امیدواری مسکو شده است. محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان در ماه مارس 2018 گفت که بشار اسد به کار خود به عنوان رهبر سوریه ادامه خواهد داد. عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان نیز در ماه آگوست 2018 به همتای روسی خود گفت که ریاض برای حل و فصل جنگ داخلی سوریه با مسکو همکاری خواهد کرد. علاوه براین، دو متحد منطقه ای عربستان یعنی امارات و بحران روابط دیپلماتیک خود با دمشق را از سر گرفته اند.
با وجود تلاش های دیپلماتیک روسیه و همچنین محکومیت حمله ترکیه به خاک سوریه توسط مقامات سعودی، بعید به نظر می رسد که عربستان حداقل در کوتاه مدت نظر خود در عضویت سوریه در اتحادیه عرب را تغییر دهد. عربستان تاکید کرده است که جنگ داخلی سوریه تا زمان خروج شبه نظامیان مرتبط با ایران از جنوب سوریه حل و فصل نخواهد شد. به همین خاطر آن ها نگرانند که در صورت تغییر موضع خود در مورد اسد این پیام به همه مردم منطقه منتقل شود که استراتژی مقاومت حداکثری ایران موفقیت آمیز بوده است. علاوه براین، پادشاهی عربستان و دولت اسد به هیچ وجه به یکدیگر اعتماد ندارند. این موضوع می تواند عادی سازی روابط بین دو کشور را با مشکل روبرو کند. آقای آندری باکلانوف، سفیر سابق روسیه در عربستان در مصاحبه با خبرگزاری ما گفت که بشار اسد تلاش های ریاض برای سرنگونی دولت خود را به عنوان یک خیانت بزرگ تصور می کند.
اما عادی سازی روابط با اسد می تواند مزایای استراتژیک آشکاری برای عربستان به دنبال داشته باشد. از سر گیری روابط دیپلماتیک با دمشق به ریاض اجازه خواهد داد که در کنار امارات و مصر در فرایند بازسازی این کشور مشارکت داشته باشد. مصر معتقد است که پروژه های مهندسی و ساخت و ساز در سوریه می توانند برای عربستان وسوسه انگیز باشند. امارات نیز گام هایی را برای سرمایه گذاری در فرایند بازسازی سوریه برداشته است. یک نماینده دولت سوریه در ماه ژانویه با سرمایه گذاران اماراتی در دبی دیدار کرد. علاوه براین، گروه بزرگی از تاجران اماراتی در تاریخ 30 آگوست به دمشق سفر کردند. سرمایه گذاری مشترک عربستان-مصر-امارات در سوریه میتواند نفوذ ایران در فرایند بازسازی این کشور را کاهش دهد و در دراز مدت شاهد تضعیف ائتلاف اسد با تهران باشیم.
عربستان همچنین با حمایت از بازگشت اسد به اتحادیه عرب می تواند روابط خود با روسیه را تقویت کند. روسیه به عنوان یک متحد بین المللی میتواند ارزش بالایی برای ریاض داشته باشد. دو کشور نگرانی های مشترکی از جمله تثبیت قیمت نفت اپیک در بازارهای جهانی دارند. در سال های گذشته صندوق سرمایه گذاری مستقیم روسیه سطح همکاری های خود با شرکت های سعودی را افزایش داده است. بعد از آنکه امارات روابط خود با اسد را عادی سازی کرد، شاهد تقویت روابط ابوظبی با مسکو بودیم. ریاض نیز به همین طریق می تواند روابط خود با پوتین را بهبود دهد.
با وجود این، به احتمال زیاد سیاست ریاض در قبال دمشق وابسته به گفت و گوهای رهبران عربستان و ایران در ماه های آینده خواهد بود. عربستان پیش شرط های زیادی را برای از سرگیری گفت و گو با تهران مشخص کرده است که شامل توقف حمایت تهران از حوثی های یمن و پایان حملات موشکی علیه تاسیسات نفتی عربستان هستند. البته سعودی ها در ازای این درخواست ها نمی توانند امتیاز خاصی را به تهران اعطا کنند. در صورتی که تهران و ریاض مذاکرات دو جانبه را از سر بگیرند، شاید موافقت با بقای بشار اسد در سوریه با ارزش ترین امتیازی باشد که محمد بن سلمان می تواند به رهبران ایران پیشنهاد دهد.
البته در شرایط کنونی بی اعتمادی بالایی بین عربستان و ایران وجود دارد. بعید به نظر میرسد که سعودی ها به طور یکجانبه حاضر به اعطای امتیازی به تهران باشند. اخیرا شبه نظامیان حوثی در یمن پیشنهاد توقف حملات پهپادی علیه زیرساخت های عربستان را پذیرفته اند. این موضوع فرصت مناسبی در اختیار ریاض قرار داده است تا به مداخله نظامی خود در یمن پایان دهد. در صورتی که عربستان گام های محسوسی را برای کاهش تنش در جبهه یمن بردارد، شرایط مناسب برای مذاکره با ایران بر سر آینده سوریه فراهم خواهد شد.
اگرچه آتش بس در یمن و عادی سازی روابط با اسد می تواند مزایای استراتژیکی برای ریاض به دنبال داشته باشد، اما ایرانی ها نگاه خوشبینانه ای نسبت به چنین معامله ای ندارند. ایران احساس می کند که عربستان در موقعیت ضعیفی در سوریه و یمن قرار دارد. به همین خاطر شاید تغییر موضع عربستان در مورد مشروعیت بشار اسد اهمیت چندانی برای تهران نداشته باشد. تهران معتقد است که با توجه به پیروزی نیروهای اسد در جنگ داخلی سوریه، عربستان چاره ای جز عادی سازی روابط با اسد نخواهد داشت.
پوتین احتمالا در روزهای آینده سران سعودی را برای عادی سازی روابط با سوریه تشویق خواهد کرد. اما بعید است که در کوتاه مدت ریاض موضع خود در مورد بازگشت سوریه به اتحادیه عرب را تغییر دهد. تا زمانی که تهران و ریاض به رویکرد صفر-مجموع خود در مورد اوضاع منطقه ادامه دهند، دو کشور حاضر به اعطای امتیاز مهمی به یکدیگر نخواهند بود.

آیا پای تهران در سفر پوتین به ریاض در میان است؟
کمال خلف در
رای الیوم نوشت: ظاهرا سفر پوتین به عربستان سعودی، که طی 12 سال اخیر بی سابقه بوده، با هدف امضای چند توافق و بررسی پرونده های متعددی در رابطه با امنیت خلیج فارس، جنگ یمن، معامله قرن و سوریه، صورت گرفته است. اما در واقع رئیس جمهور روسیه از عربستان چه می خواهد؟
مساله شایستگی مسکو در ایفای نقش وساطت بین ریاض و تهران، وضوحی تمام دارد و با توجه به اینکه این روزها بحث داغ مذاکره بین تهران و ریاض مطرح است، طبیعی است که سفر پوتین به عربستان، با این موضوع نیز ارتباط داشته باشد.
توصیه مسکو به تهران در این باره، به حاشیه نبردن عربستان است؛ چرا که این مساله می تواند باعث ائتلاف علنی سعودیها با اسرائیل و در نهایت، ورود اسرائیل به خلیج فارس و نزدیکی اش به فضای حیاتی ایران شود. به همین دلیل، ایران برخورد مثبتی با پیامهای وساطت با عربستان نشان داده است.
علاوه بر این، پوتین مایل است پرونده دیگری را نیز در ریاض به انجام برساند، که مربوط به سوریه بوده و در حال حاضر، بیش از پرونده تنش با ایران، برای روسیه حائز اهمیت است. رئیس جمهور روسیه تلاش می کند ریاض را برای ورود به روند مذاکرات آستانه قانع کند، بدین معنا که سعودیها با راه حل روسیه برای بحران سوریه موافقت کنند.
این در حالی است که مسکو قانع کردن ترکیه در مورد پیوستن به مسیر آستانه و دوری آن از تصورات آمریکا برای یافتن راه حل را موفقیت بزرگی برای خود می داند و اکنون، مایل است ریاض را نیز به آستانه پیوند بزند، تا از حمایت آن در مورد حل بحران سوریه برخوردار باشد. این موضوع تا اندازه ای مهم و البته دشوار به نظر می رسید که مستلزم حضور شخص پوتین در ریاض بود.
در واقع پوتین به دنبال آن است تا از مشارکت عربستان در راستای آبادسازی سوریه و موافقت سعودیها با بازگشت سوریه به جامعه عربی و از سر گیری روابط دیپلماتیک با آن، بهره ببرد.
اما آیا عربستان می تواند با درخواست روسیه موافقت کند؟ بویژه آنکه پذیرش راه حل مسکو، به معنای تمرّد علنی عربستان از دولت ایالات متحده است.
ریاض از سیاست امریکا ناراضی است؛ چه در مورد تعامل آن با حمله به آرامکو و چه در مورد ضعف دولت ترامپ در مقابله با ایران در ابهای خلیج فارس و تنها گذاشتن عربستان در جنگ یمن. گذشته از اینکه ترامپ مکررا در حال تمسخر سعودیها به شکلهای مختلف است؛ تا آنجا که حتی شیوه صحبت ملک سلمان پشت تلفن را به باد سخره می گیرد!
عربستان، چالش ایران و ایلات متحده را در نظر دارد، همانطور که سرکشی ترکیه از دولت آمریکا را می بیند. تمام این عوامل، محل بحث در بالاترین سطوح در بین سیاستمداران عربستان سعودی است. با این حال، آیا سعودیها می توانند تصمیم به انتقال بخشی از تحم مرغ های خود از سبد آمریکا، برای گذاشتن آن به نفع روسیه بگیرند؟
نمی دانیم. تحرکات عربستان در مورد پرونده سوریه، با احتیاط است، اما باید این مهم را در نظر داشته باشیم که سعودیها در حال انجام اقداماتی هستند که با گرایش های ایالات متحده مخالف است. در هر صورت، عربستان باید بداند که زمان آن رسیده است تا تصمیمات مستقل بگیرد.
نکته دومی که پوتین در سفر به ریاض در نظر دارد، قانع کردن آن برای همکاری در راستای تشکیل یک جامعه عربی، به دور از هیمنه آمریکا و بنای روابط استراتژیک و هماهنگ بین دولتهای منطقه است.
احتمالا مسکو با سفر پوتین به ریاض در می یابد که سعودیها به عقلانیت سیاسی نزدیک شده اند و در ادامه، از درگیریها و جنگ هایی که در آن قرار دارد، به سلامت خارج می شود. از این رو، مسکو تلاش می کند تا تمام توجه سعودیها را به خود جلب کرده و از تاثیرگذاری عربستان در محیط عربی، برای حمایت از دیدگاه خود در خصوص مسائل منطقه ای، استفاده کند.
تحقق تمام این احتمالات، مرهون میزان جدیت ریاض در تعامل با مسکو، بعنوان قدرتی است که امکان ارتباط با آن، به شکلی مستقل از ائتلاف تاریخی بین عربستان و آمریکا وجود دارد؛ به نحوی که هر گونه پاسخ مثبت عربستان به مسکو، به معنی تاکتیک سعودی برای فشار بر واشنگتن نباشد.
تغییرات بزرگی در سطح منطقه در راه است؛ حوادث به سرعت اتفاق می افتد، تا حدی که امکان پیش بینی آن نیست.