يكشنبه (7 آبان) ماه منصور غلامي و رضا اردكانيان با كسب راي اعتماد از مجلس شوراي اسلامي به فهرست كابينه دوازدهم اضافه و شدند و عملا كادر دولت حسن روحاني در دور دوم خود تكميل شد. كادري كه هرچند با استقبال ويژه خانه ملت روبرو شد اما انتقاداتي را از سوي حاميان حسن روحاني به ويژه جريان اصلاحات كه نقش عمده و تعيين كنندهاي در انتخاب وي به عنوان رييس جمهور داشتند، همراه شد.
انتخاب روز يكشنبه اما باعث شد تا انتقادات به دولت روحاني شكل پررنگتري به خود گيرد. منصور غلامي وزير 64 ساله وزارتخانه علوم، تحقيقات و فناوري آنچنان كه زمزمههاي بيان ميكند فرد بيست و يكم از فهرست وزراي مدنظر حسن روحاني براي تصدي اين وزارتخانه بود.
فردي كه در سابقه وي صبغهاي جز رياست دانشگاه بوعلي سيناي همدان به چشم نميخورد و با وجود گزينههاي پرشمار براي تصدي وزارت علوم، بر كرسي هدايت اين وزارتخانه مهم و كليدي كه با قشر فرهيخته و علمي جامعه سروكار دارد، تكيه زد.
به نظر ميرسد حسن روحاني فردي بود كه شب گذشته را با خيالي آسود گذراند و با غرور كابينهاي را تكميل كرد كه برخلاف وعدهها و نظرات بود. در اين ميان اما نكات و سوالاتي چند مطرح و به ذهن متبارد ميشود كه نگاه و نظري اجمالي بر آنها خالي از لطف نخواهد بود.
نكته نخست آنكه با افرادي كه امروز به عنوان وزير بر كرسي وزارتخانههاي مختلف تكيه زدهاند نميتوان دولت حسن روحاني را دولت اصلاحات يا اعتدال ناميد چرا كه برخلاف رويكرد پيش از انتخاباتي وي، عملا وزراي تعيين شده بيشتر به سمت جريان اصولگرا گرايش دارند و عملا هيچ نگاه و مشياي به سوي جريان اصلاحات ندارند.
نكته دوم آنكه رييس جمهور در حالي سخن از معامله نكردن بر سر وزير علوم سخن به ميان ميآورد كه به نظر ميرسد در پشت پرده انتخاب وزراي دولت روحاني اتفاقاتي عجيبي و نادري رخ داده است كه از ميان آن منصور غلامي سكاندار وزارت علوم است. چرا كه اين انتخاب به رغم مخالفتهاي دانشجويان،اساتيد و دانشگاهيان كشور صورت گرفته است.
نكته سوم را نميتوان تنها مختص اين دولت دانست و آن اينكه اساس چطور ميشود وقتي فردي به پشتوانه 20 ميليون نفر بر اداره كشوري با استقلال قوا و مردمسالار تكيه ميزند توان بيان واقعيات را ندارد و تنها به اين جمله بسنده ميكند كه اگر مجبور شوم حرفهايي را با مردم در ميان خواهم گذاشت. مشخص نيست مسئولان كشور به ويژه روساي جمهور و عليالخصوص حسن روحاني چه زماني را فرصت مناسب براي صحبت با مردم انتخاب خواهند كرد چراكه شنيدن صحبتهاي تكراري از جنس پايين آمدن نرخ تورم و رشد اقتصادي و رفع دغدغههاي مردم و مسائلي از اين دست كه مردم آن را در زندگي خويش لمس نميكنند عملا به نطقهايي تكراري تبديل شده است.
نكته چهارم اينكه اقدامات حسن روحاني و كابينه وي ميتواند پايان دوباره جريان اصلاحات باشد. پاياني كه نميتوان ديگر براي آن آغازي را متصور بود. حسن روحاني خواسته يا ناخواسته با شعارها و وعدههاي اصلاحطلبانه پا در عرصه انتخابات رياست جمهوري دوره يازدهم و دوازدهم گذاشت و سيل همراهي جريان اصلاحات و ميانهرو و مردم حامي آن را از آن خود كرد حال نميتوان انتظار داشت كه مشورتي از اين جريان در انتخاب وزرا نداشته باشد. هرچند در ايران احزاب به طور جدي حضور ندارند اما نميتوان انتظاري داشت وقتي فردي با حمايت جرياني به عنوان منتخب مردم ميشود به طور كامل از آن جريان چشم بپوشد به طي مسير خويش حركت كند. مردم به حسن روحاني در دو دوره راي دادند تا «تكرار كنند» كه بر مسير اعتدال و اصلاحات ميخواهند حركت كنند حال اينكه اينچنين پاسخي از منتخب خود بشنوند اين اقدام را نوعي مردم فريبي برداشت و ميكند،روندي كه نتيجه آن به افول جريان اصلاحات خواهد انجاميد و سرانجام آن در انتخابات 1400 مشخص خواهد شد.
نكته پنجم آنكه 8 سال در زمان دولتهاي نهم و دهم سكوت كرده و خانهنشين شديم اما اميد داشتيم كه روزي جريان اصلاحات از نو متولد خواهد شد و از ميان آن آزادي و عقلانيت خواهد روييد اما امروز به زعم آن انتظارات آنچه كه بر جريان اصلاحات و اصلاحطلبان به ويژه در قشر جوانان ميگذرد سرخوردگي و ياس و نااميدي از آيندهاي است كه از دل آن برخواهد آمد. چراكه امتداد مسير حسن روحاني به بازگشت دوباره اصولگرايان به صحنه سياست كشور در 1400 خواهد انجاميد. روزهايي كه به نظر ميرسد ديگر اصلاحطلبان اجازه هيچ صحبت و نظري نخواهند داشت و آن روز فردايي سخت براي جريان اصلاحات خواهد بود.
نكته ششم اينكه از آنچه كه از كابينه ميبينيم ميتوان نتيجه گرفت برخلاف آنچه كه رييس جمهور مبنيبر عدم معامله در انتخاب كابينه عنوان ميكند معاملهاي بزرگ رخ داده است و تنها اين سوال مطرح ميشود كه برسر اين معامله بزرگ، حسن روحاني چه به دست آورده و بهتر بگوييم چه از دست نداده است؟
نكته هفتم آنكه حتي اگر از سوي حسن روحاني بر زبان هم نيامده باشد اما انتظار ميرفت تا يك زن و يا وزراي جوان بيشتري به عنوان سكانداران وزارتخانهها انتخاب شوند. پاسخ به اين انتظار نه تنها عدم انتخاب وزير زن بود بلكه شخصي به عنوان وزير جوان كابينه معرفي شد كه انتخاب وي خود با حرف و حديثهايي همراه بود. تمام اين اتفاقات در كابينه دوازدهم در حالي بود كه گزينههاي ارزشمند و توانمندي جهت انتخاب به عنوان وزير زن در پيشروي حسن روحاني قرار داشت. گزينههايي كه امروز نه تنها به وزارت نرسيدند بلكه به نظر ميرسد با وجود برخي فشارهاي خارجي بر دولت از سمت قبلي خود نيز تنزل پست پيدا كردهاند.
نكته هشتم سكوت معنادار رييس دولت اصلاحات است. شخصيتي محبوب و دوست داشتني كه با يك كليپ چند دقيقهاي تمام داشتهها و رشتههاي جريان رقيب را پنبه كرد و زمينه رياست جمهوري حسن روحاني را رقم زد. روندي كه اكنون نيز انتظار ميرود تا در برابر اقدامات اشتباه دولت دوازدهم نيز انتقاداتي را «تكرار» كند و از افول جريان اصلاحات جلوگيري كند.
نكته آخر درخصوص وزن فراكسيون اميد در مجلس است. فراكسيوني كه با هزار اميد و انتظار مردم تشكيل شد و تاكنون جز سكوت و انفعال عملكرد ويژهاي از خود نشان نداده است. راي اعتماد دو وزير علوم و نيرو را ميتوان مقياس ديگري در سنجش وزن فراكسيون اميد در مجلس دانست. رضا اردكانيان و منصور غلامي در حالي به ترتيب با 225 و 180 راي موافق اعتماد مجلس براي حضور در كابينه دوازدهم را كسب كردند كه فراكسيون اميد قبل از جلسه علني مجلس و براساس جمعبندي فراكسيوني به انتخاب اردكانيان نظر مثبت داده بود و انتخاب منصور غلامي را وابسته به راي شخصي نمايندگان فراكسيون دانسته بود و با حسابي ساده از راي اعتماد به دو وزير ميتوان وزن فراكسيون اميد در داخل مجلس را حدود ٨٠ نماينده دانست و اينگونه نتيجه گرفت كه اميد به اقدام و عملكرد خاص و تاثيرگذاري از سوي اين فراكسيون عملا جاي خود را به ياس داده است.
با اين تفاسير و نكات بايد منتظر دو سال آينده ماند تا عملكرد حسن روحاني و فراكسيون اميد و جريان اصلاحات روي كار آمده از «تكرار» چه عملكردي از خود برجاي خواهند گذاشت و برآيند اين اقدامات با آينده جريان اصلاحات پسا1400 چه خواهد كرد.
علي اكبر محمودی کارشناس سیاسی